ترکیب از جنس و فصلترکیب در فلسفه، به معنیِ «یکی شدنِ چند چیز» یا «اتحاد امور کثیر» است. ۱ - تقسیمات ترکیبترکیب در فلسفه، چندگونه تقسیم دارد: ۱. تقسیم به حقیقی و اعتباری؛ [۲]
ر.ک:"ترکیب حقیقی".
[۳]
ر.ک:"ترکیب اعتباری".
۲. تقسیم به عقلی و خارجی؛ [۴]
ر.ک:"ترکیب خارجی".
[۵]
ر.ک: "ترکیب عقلی".
۳. تقسیم به انضمامی و اتحادی. [۶]
شوارق الالهام فی شرح تجرید الکلام، لاهیجی، عبدالرزاق؛ اصفهان، مهدوی، بیتا، ج۱، ص۱۶۰. برای تعریف هریک از این اصطلاحات، به ذیل واژه مربوط به آن رجوع کنید. مثلِ واژه "ترکیب حقیقی".
۲ - انواع جسم در فلسفه اسلامیدر فلسفه اسلامی، فیلسوفان اغلبْ انواعِ جسم را مرکب از ماده و صورتِ نوعیه میدانند که این دو جزء، وقتی در ذهن بهنحوِ لابشرط تصور میشوند، همان جنس و فصلِ ماهیات خواهند بود. [۷]
ر.ک:"ماهیت لابشرط" و "ماهیت بشرط لا".
در واقع مصداق خارجیِ اجزاء عقلی ماهیت، یعنی جنس و فصل، به ترتیبْ همان ماده و صورتِ خارجی است [۸]
الأسفار الأربعة، شیرازی، صدرالدین؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م، ج۲، ص۳۹.
و تنها تفاوت آنها این است که ماده لحاظِ "بشرطِ لا"ی جنس، و جنس لحاظ "لا بشرط" ماده است و صورت، لحاظ "بشرط لا"ی فصل و فصل لحاظ "لابشرط" آن است. [۱۰]
نهایة الحکمة، طباطبایی، سید محمدحسین؛ قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۷.
۳ - ترکیب ذهنی یا عقلیمیدانیم که ملاکِ کثرت و تمایزِ ذهنی و عقلی، عدمِ تعددِ وجودهای اجزاء در خارج است؛ [۱۱]
ر.ک: ترکیب عقلی.
یعنی اگر وجودِ هر یک از اجزاء در عالم واقع، همان وجودِ اجزاء دیگر باشد و اجزاءْ تنها در ذهن و با استفاده از تحلیلِ عقلانی، از یکدیگر منحاز و متمایز شوند، ترکیبْ ذهنی یا عقلی نامیده میشود.ترکیب یک چیز از جنس و فصل، ترکیب حقیقیِ عقلی محسوب میشود؛ زیرا جنس و فصل، لحاظ و تصورِ لابشرطیِ ماده و صورتاند و چنین تصور و لحاظی از اجزای یک ماهیت، تنها در ذهن تحقق دارد نه در خارج از ذهن. بنابراین هر چیزی که دارای جنس و فصل است -از آن جهت که دارای جنس و فصل است- مرکَّبی عقلی و ذهنی محسوب میشود نه خارجی. ۴ - انتزاعِ جنس و فصل از ماده و صورتالبته باید میان دو وضعیت در انتزاعِ جنس و فصل از ماده و صورت، تفکیک قائل شد: ۴.۱ - وضعیت اولوضعیتی که ماده و صورتْ در عالم واقع وجود دارند؛ یعنی در شیء، دو جزءْ وجود دارد که در واقعْ از یکدیگر متمایزند و به اصطلاح، ماده و صورتْ خارجیاند که در این صورت، جنس و فصل هریک در عالم واقع دارای حقیقتی مخصوص به خود هستند. به همین دلیل، گاه در چنین وضعیتی میگویند جنس و فصلْ خارجی است نه ذهنی و این به معنای آن نیست که خودِ جنس و فصل در خارج باشند (چون از نظر فلاسفه، جنس و فصلْ به هرحال در ذهن و به مددِ اعتبارهای عقلی پدید میآیند) بلکه به این معناست که ماده و صورتی که عقل با لحاظ لابشرطیاش، جنس و فصل را از آنها اخذ میکند، در خارج وجود دارند. این وضعیت در مورد موجودات مادی محقق است. ۴.۲ - وضعیت دوموضعیتی که ماده و صورتی در عالم واقع، محقق نیست و این ذهن و عقل است که به خاطرِ وجود دو جهت مختلف وجودی در آن شیء موجود، برای آن، دو جزء در نظر میگیرد و با اعتبار و لحاظ لابشرطی آن دو جزء، برای آن جنس و فصل میسازد. در این صورت گفته میشود جنس و فصل، عقلی و ذهنی است که مقصود این است که در ازای جنس و فصل، ماده و صورتی در خارج نیست. این وضعیت در مورد موجودات غیر مادی (مجردات؛ عقول و مفارقات) غیر از خداوند محقق است. ۴.۳ - نتیجهبه هر حال در هر دو وضعیت، چون جنس و فصل با لحاظ لابشرطی ساخته میشود، ذهنی تلقی شده و ترکیب حاصل از آن دو، ترکیبی عقلی و غیر خارجی محسوب میشود؛ اما از آنجا که چنین ترکیبی، دارای یک وجود و ذاتِ واحد در عالم خارج استْ باید آن را ترکیبی حقیقی و اتحادی دانست. ۵ - پانویس
۶ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ترکیب از جنس و فصل». |